نشانِ راه

قلم‌نوشت‌های یک مهندس مواد

قلم‌نوشت‌های یک مهندس مواد

نشانِ راه

نشان را علامت و نشانه معنا کرده‌اند. در اینجا نشان‌های راه زندگی در پیچ و تاب‌ها بیان می‌شود. آن نشان‌هایی که حافظ به زیبایی گفت:
از امتحان تو ایام را غرض آن است / که از صفای ریاضت دلت نشان گیرد

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

همه ما ممکن است در اثر عوامل مختلف  افسردگی و اضطراب را تجربه کنیم. برخی از ماها میزان افسردگی و اضطراب‌شان به قدری بالاست که کارمان به داروهای افسردگی، اضطراب و اعصاب کشیده می‌شود.

جوهن هری که خودش سال‌ها مصرف‌کننده این داروهای افسردگی بوده، یک روز به این نقطه می‌رسد که حتی داروهای با بیشترین دُز مصرفی هم دیگر نمی‌تواند او را خوشحال کند. این نقطه درست زمان شروع پژوهش او درباره منشا اصلی افسردگی است. او به‌دنبال عواملی چیزی جز سروتونین و ... می‌رود.

جوهن هری متوجه می‌شود که ٩ عامل دلیل اصلی افسردگی هستند و بعد از بیان این ٩ عامل در بخش دوم کتاب، در بخش سوم به داروی ضدافسردگی می‌پردازد. دارویی که یک قرص نیست، بلکه مجموعه عوامل و تغییرهایی است که افسردگی، اضطراب و استرس ما را به شدت کاهش می‌دهد.

از جمله عوامل افسردگی یاد شده در این کتاب: نداشتن کار معنی‌دار، ارتباط نداشتن با دیگران، فاصله گرفتن از ارزش‌های معنی‌دار، فاصله گرفتن از دنیای طبیعی و... است.

جوهن هری به خوبی پرده از صنعت داروسازی داروهای افسردگی با درآمدهای بیش از ١۰۰ میلیارد دلاری برمی‌دارد و در کنار آن به شما نشان می‌دهد که بهبودی شما در گرو چه تغییرهایی است.

جوهن هری برخلاف روانشناسی عامیانه امروز که به شما می‌گوید، روی خودت کار کن و انفرادی بودن را ترویج می‌دهد، با بیان نتایج علمی به ما نشان می‌دهد که افسردگی ناشی از قطع شدن پیوندها و روابط است.

خواندن این کتاب را به همه توصیه می‌کنم، چون ممکن است که ما افسرده نباشیم اما با افزایش دانش خود می‌توانیم به بهبود افسردگی اطرافیان خود کمک کنیم.

حال دلتان خوب و روزگارتان سبز🍀🌱

ارادتمند شما: پرستو

از وب سایت بی پلاس نیز بابت معرفی این کتاب خوب، بسیار سپاسگزارم

از نشر پیکان و ترجمه خوب آقای مهدی قراچه داغی نیز تشکر می‌کنم.

بخش‌هایی از متن این کتاب در صفحه اینستاگرام من بارگذاری شده است

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۹ ، ۱۹:۲۱
پرستو مرادی

«مدّتی باران و تاریکی را گوش کردم. چه لذّتی دارد از فردای نیامده نترسیدن، گوش به باران دادن، چای درست کردن، پادشاه وقت خود بودن...»

 

برداشت از کتاب روزها در راه به قلم شاهرخ مسکوب

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۹ ، ۱۹:۱۳
پرستو مرادی

یک سالی می‌شود به وادی کوهنوردی پا گذاشته‌ام، هر روز بیش از دیروز عاشق ترم می‌کند و یادم می‌دهد که یک کوه به تنهایی چطور می‌تواند هر بار رخ نمونی زیباتر از قبل به من نشان دهد و قصه تکراری شدن دلبر را نقض کند.

این بار در مسیر قله دارآباد، صعود از سمت درازلش و سپس فراخ سینه را انتخاب کردیم، ابتدای مسیر درازلش مبهوت این گل‌های زیبای در بین سنگریزه های سیاه رنگ شدیم. گل‌هایی که آرام و با سخاوت به سیاهی سنگ ریزه ها جلوه دیگری بخشیده بودند و در چنین همنشینی مسالمت‌آمیزی زندگی می‌کردند.

از خودم پرسیدم، آنانی که به دو می‌روند تا صعود سرعتی خود را به همه اعلام کنند و عکسی کنار جان پناه قله بگیرند، اصلا چشمان‌شان لحظاتی میهمان این شکوه می‌شود؟

لمس این سنگ ها و آهسته قدم برداشتن و نخراشیدن چهره کوه می‌تواند بارها و بارها ما را عاشق تر و آرام تر کند.

به گمان من، اسطوره های واقعی کوهنوردی همان هایی هستند که زیر بار درک عظمت هستی قامت خم کرده‌اند و گاه آنچنان آهسته و نجواکنان قدم برمی‌دارند که پروانه نشسته بر گل‌های کوهستان پریشان حال نشود. آنهایی که وقتی کنارشان قدم می‌زنی بجای دوربین موبایل شان، از دوربین چشمان و کلام شان هستی را برایت معنا می‌کنند. آنهایی که به میزان کاهش یا افزایش زمان صعود نمی اندیشند و اندیشه شان تنها در درک وسعت بی کران این همه زیبایی آفرینش غوطه ور است.

و خدا را شاکرم و خوشحالم بارها در مسیر صعود و فرودها به کوهنوردهایی برخوردم که زیبا نگاه کردن به جهان را به من آموختند. آنهایی که در خلوت خویش عجیب با کوهستان نجوا می‌کردند.

و کلام پایانی، مهم نیست بین سنگ ریزه های سیاه زندگی‌ات قرار گرفته‌ای، مهم این است که خودت همچون این گل به تنهایی، ظرافت و جلوه بی نظیری به قاب زندگی ات ببخشی؛ چون تو به تنهایی یک جهان را معنا می‌کنی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۹ ، ۱۰:۰۰
پرستو مرادی

بی‌شک همه ما بارها از واژه #عشق استفاده کرده‌ایم. برای تفریح مورد علاقه، برای کار مورد علاقه، برای کتاب مورد علاقه و هزاران مورد خواستنی دیگر. در میان آن‌ها، نوع علاقه‌مندی به انسان بیش از هر چیزی، سنبل معنای عشق شده است. دلبسته آدمی که می‌شویم، می‌گوییم فلانی عشق من است یا من عاشق او هستم. اگر هم به این علاقه‌مندی نرسیم، می‌گوییم دچار «شکست عشقی» شده‌ایم و افسردگی و ناکامی بدی را تجربه می‌کنیم.

برخی طپش قلب، سرخ شدن گونه‌ها، لرزیدن دست‌ها را ناشی از عشق می‌دانند. برخی خجالت چشمان را نشان از علاقه پنهان می‌دانند یا «اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده....» ضرب‌المثل ما می‌شود.

فارغ از تمام بحث‌ها، نگاه به معنای صحیح عشق ما را از خیلی برداشت‌های اشتباه و تصمیم‌های اشتباه و تصورات اشتباه رها می‌کند. اگر با معنای عشق آشنا شویم، می‌توانیم آن را از هوس یا عاشق عاشق شدن تشخیص بدهیم.

دکتر فاطمی، استاد روانشناس دانشگاه هاروارد روزی در دانشگاه تربیت مدرس حرف زیبایی زد که «شاخص عشق رضایت در رابطه است» و چقدر این جمله ایشان عالی بود. برخی اوقات ما رضایت نداریم و اما همچنان تصور بر عشق داریم! ایشان در جای دیگر گفتند: «شخصیت‌های اضطرابی طپش قلب خود را پای عشق می‌گذارند» و با خودم می‌گویم چقدر خوب است که هم شخصیت خود را (از منظر اجتنابی، اضطرابی و ایمن بودن) بشناسیم و هم معنای درست عشق را که دیگر با هر نگاهی، هدیه‌ای، رفتاری خود را درگیر وادی خیالات نکنیم و مهم‌تر از آن عشق‌ورزی صحیح را بیاموزیم.

این کتاب به قلم #دکتر_ویلیام_گلسر (نویسنده کتاب #تئوری_انتخاب) و همسر ایشان کارلین گلسر و به ترجمه دکتر علی صاحبی و حشمت اباسهل است. خواندن این کتاب را به کسانی که می‌خواهند بدانند بالاخره محبت‌شان در رابطه‌شان عشق است یا نه، پیشنهاد می‌کنم.

این کتاب به عاشقی از منظر تئوری انتخاب می‌پردازد و نشر وزین #سایه_سخن آن را منتشر کرده است.

لازم به ذکر است که پیش‌تر نیز کتاب عالی تئوری انتخاب دکتر گلسر را معرفی کرده بودم

.

به امید روزهای لبریز از عشق در زندگی‌مان و انتخاب‌های صحیح بر پایه فهم معنای درست عشق

 

💕

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۹ ، ۱۸:۵۶
پرستو مرادی