نشانِ راه

قلم‌نوشت‌های یک مهندس مواد

قلم‌نوشت‌های یک مهندس مواد

نشانِ راه

نشان را علامت و نشانه معنا کرده‌اند. در اینجا نشان‌های راه زندگی در پیچ و تاب‌ها بیان می‌شود. آن نشان‌هایی که حافظ به زیبایی گفت:
از امتحان تو ایام را غرض آن است / که از صفای ریاضت دلت نشان گیرد

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

تنهایی

يكشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۲۲ ب.ظ

یک روزهایی آدمی خودش می‌ماند و خودش. کسی نیست که با او حرف بزند یا کسی نیست که با او جاده‌های طولانی را قدم بزند. کسی نیست که اشک‌هایش را روی شانه او میهمان کند. برای همین آدمی باید #تنهایی را یاد بگیرد. منظور من این است که با خودش در خلوتش حالش خوب باشد. می‌فهمی؟ منظورم این است که لبخندهایش را به وجود کسی جز حضرت خالق گره نزند.

 


سوم مرداد که کوله‌ام را روی دوشم انداختم، فکر نمی‌کردم که از پسش بربیایم. منظورم اولین صعود انفرادی به قله کلکچال است. اما باید یاد می‌گرفتم که آیا می‌توانم از مسیری که روزی با بهترین دوستانم از آنجا عبور کرده‌ام، حالا به تنهایی عبور کنم یا نه؟ یا هنوز برای حرکت از درون متصل به غیر هستم یا نه؟ پا در مسیر گذاشتم و زودتر از همیشه در قله بودم، نشستم و چای نوشیدم و شهر را نگاه کردم و دیدم می‌شود از تنهایی‌ام لذت ببرم.
از آن لحظه در من #بلوغ دیگری شکل گرفت که آدم‌ها را برای فرار از تنهایی‌ام نخواهم، آنها را برای ایجاد حالی خوب تر برای هر دویمان بخواهم.

این بذر در اندیشه‌ام نهادینه شد که‌ روزگار آزمایش دیگری را بنا نهاد و ششم مرداد مرا به خاطر مشکوک بودن به بیماری #کووید۱۹ #قرنطینه کردند. از سختی‌هایش بگذرم، در این مدت تماس تلفنی استادهایم به من آموخت که زندگی چیزی فراتر از مدرک تحصیلی و سواد آکادمیک است. استادهای عزیزی که همان ساعات اول قرنطینه شدنم با من تماس گرفتند و گفتند روی ما حساب کن، اگر چیزی نیاز داشتی به ما بگو آنقدر شنیدن صدای استادهایم برایم امیدبخش بود که نشستم روبروی لپ‌تاپ و مشغول کارهای رساله‌ام شدم. احساس ارزشمندی، بالاترین چیزی بود که آن روزها دریافت کردم و فهمیدم جهان تنها با کیفیت روابطش معنای زیبا پیدا می‌کند.

عصرها تماس تصویری دوست عزیزم به تنهایی‌ام گرما می‌بخشید و خاطرات را مرور می‌کردیم که یادمان نرود زندگی در جریان است.

جواب بعد از ۷ روز به‌دستم رسید و منفی بود. آن روز که بیرون آمدم، فهمیدم قدم زدن زیر آسمان بالاترین نعمت است. فهمیدم گاهی باید تنهایی را برای این روزها یاد گرفت. فهمیدم اگر کسی دچار تنهایی شد باید به او چه بگویم. آن ۷ روز برای خودش لبریز از زندگی دیگر بود و ممنونم از تمام استادهایم و دوستانم که پشت دیوارهای این ساختمان امید را به روان من هدیه کردند.
آن روزها می‌گفتم می‌توانم از پس این تنهایی بربیایم و باز زیر سقف آسمان قدم‌ بزنم.
#امید معنای دیگر حیات است.
عکس مربوط به اولین صعود به کلکچال

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۱۹
پرستو مرادی

نظرات  (۱)

۱۹ مرداد ۹۹ ، ۲۲:۱۲ یک مُطَلَّقه

همه تنها هستند و تنها به سوی خدا می روند

 

و تنها اعمال انسان ها می ماند

پاسخ:
بله درست است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی